رشد و توسعه شرکتهای سهامی در گذر زمان منجر به پیدایش و فزونی قشری از صاحبان سرمایه شد که در اداره شرکتها مشارکت مستقیم نداشته و از طریق انتخاب هیأت مدیره امور شرکت را هدایت و بر آن نظارت می کنند. این تحول جدید گروه تازه ای از مدیران حرفه ای را پدید آورد که در سرمایه مؤسسه های که اداره می کنند سهمی ناچیز دارند و یا اصولاً سهمی ندارند و بدین ترتیب مدیریت مؤسسه ها از مالکیت آنها تفکیک و متمایز شد. تشکیل شرکتهای سهامی و مشارکت تعداد زیاد سرمایه گذاران در بازار سرمایه تحولاتی را در مناسبات سهامداران و مدیران حرفه ای این گونه شرکتها ایجاد و عملاً مالکیت را از مدیریت جدا کرده است.
دیدگاه اقتصاددانان در مورد هزینه با دیدگاه حسابداران متفاوت است، در نتیجه سود اقتصادی و سود حسابداری نیز یکی نیست. حسابداران اغلب تمایل دارند هزینه های آشکار تولید، یعنی پرداختهایی که بابت دستمزد، اجاره، بهره، موادخام و اولیه انجام می شود را جزء هزینه های تولید لحاظ کنند. اما اقتصاددانان هزینه استفاده از منابع را صرفا نه به عنوان آن که پرداختی بابت آن صورت گرفته است بلکه به لحاظ “هزینه فرصت” آن نیز مورد توجه قرار می دهند.
سود حسابداری، تفاوت بین هزینه ها و درآمدهاست که بر اساس اصول حسابداری به دست می آید که در آن هزینه ها همان هزینه داخلی انجام کارها است ولی سود اقتصادی تفاوت بین هزینه ها و درآمدهاست که هزینه شامل هم هزینه های عینی کار( هزینه های صریح )و هزینه های ضمنی می شود. هزینه های ضمنی پرداختی است که برای اطمینان دادن به منابع مالی شرکت ضروری است که به آن هزینه های سرمایه ای هم می گویند. در هر موسسه تجاری ابتدا شخص سرمایه را فراهم می کند سپس در ان کار سرمایه گذاری می کند.
تامین کنندگان این سرمایه ممکن است صاحبان همان شغل ، کار آفرینان یا بانکها یا سهام داران باشند. سرمایه به دست امده بستگی به هم زمان و هم ارزش پول دارد. هدف کلی همه آدم ها از راه اندازی کسب و کار ٬ سرمایه گذاری در بورس یا طلا و مسکن کسب سود می باشد. قبل از اینکه درباره ماهیت میزان سود بخواهیم صحبت بکنیم باید با یک مفهوم مهم در اقتصاد یعنی سود اقتصادی و سود حسابداری را تعریف کنیم.
اکثر مردم وقتی حرف از سود می شود سود حسابداری مد نظرشان است و آن را به عنوان سود در نظر میگیرند در حالی که مفهوم مهم دیگری به نام سود اقتصادی نیز وجود دارد که در ادامه برایتان توضیح خواهیم داد.
مفهوم سود در حسابداری
سود بدلیل اهمیت فراوانی که در ارزیابی عملکرد بنگاه اقتصادی داشته و در تصمیم گیری مدیران نقش به سزایی دارد در حسابداری به طور خاص مورد بررسی قرار می گیرد. البته هنوز تعریف جامعی برای این مفهوم از سوی صاحب نظران ارائه نشده است. این اختلاف بیشتر بر سر نحوه زمان بندی و اندازه گیری سود در دو نظام اقتصاد و حسابداری میباشد. از طرف دیگر تفاوت در دیدگاه حسابداران و اقتصاددانان در مورد هزینه سبب بروز تفاوتهایی در مورد مفهوم سود میشود.
روش محاسبه سود حسابداری
سود در حسابداری از تفاوت سرمایه بنگاه اقتصادی در آغاز و پایان دوره مالی ناشی می شود. در این تعریف سرمایه به معنی خالص دارایی هاست در نتیجه میزان سود تحت تاثیر روش اندازه گیزی دارایی و بدهی می باشد. در حسابداری برای تعیین میزان سود بنگاه اقتصادی از روش های مختلفی مثل حسابداری نقدی، حسابداری تعهدی، حسابداری نیمه تعهدی، حسابداری تعهدی تعدیل شده و بلاخره حسابداری نقدی تعدیل شده استفاده میشود. از آنجایی که استفاده از هر کدام از این روشها نتایج متفاوتی در محاسبه میزان سود و زیان را در پی دارد حسابداران از اصل تطابق پیروی میکنند در این اصل هزینه های یک دوره از درآمدهای همان دوره کسر میگردد.
اگرچه حسابداران مدعی هستند که سود حسابداری (معمولا سود اقتصادی) رویدادهای دنیای واقعی را تفسیر می کند و اثرهای آن بر رفتار استفاده کنندگان (توانایی پیش بینی یا مربوط بودن در فرآیندهای تصمیم گیری) را مورد توجه قرار می دهند، ولی واقعیت این است که اصول و قواعد حسابداری را بر پایه مفروضاتی می گذارند که احتمال دارد با پدیدههای دنیای واقعی یا با آثار رفتاری مرتبط نباشد. برای مثال پژوهشگران در مورد هدفهای صورتهای مالی اظهار داشته اند که “سود حسابداری مبتنی بر میثاق ها و مقرراتی است که باید منطقی و سازگار با یک دیگر باشند اگر چه امکان دارد با مفهوم سود اقتصادی هماهنگ نباشد” .
روش مبتنی بر رویدادهای مالی در اندازه گیری سود،
روش مبتنی بر رویدادهای مالی، متداول ترین روش سنتی برای محاسبه ی سود می باشد که حسابداران به کار می برند. در این روش، باید تغییرات ارزشیابی دارایی ها و بدهی هایی که ناشی از معاملات و رویدادهای مالی است، ثبت کرد.
روش مبتنی بر فعالیت ها در اندازه گیری سود
تفاوت روش مبتنی بر فعالیت ها در اندازه گیری سود با روش قبلی این است که در این روش، به شرح فعالیت های واحد انتفاعی می پردازد اما در روش مبتنی بر رویدادهای مالی، گزارش کردن معاملات و رویدادهای مالی مد نظر است. بر اساس روش مبتنی بر فعالیت ها، سود زمانی به دست می آید که فعالیت ها یا رویدادهای مالی مشخصی انجام شود. برای مثال، سود مبتنی بر فعالیت ها را باید در طی دوره های برنامه ریزی، خرید، تولید، فرآیندهای فروش و فرآیند وصول مطالبات ثبت کرد. به کارگیری این روش بسط و توسعه روش مبتنی بر رویدادهای مالی است زیرا اندازه گیری با یک معامله یا رویداد، به عنوان مبنا شروع می شود.هر دو روش از نظر محاسبه ی سود، در انعکاس واقعیت ها ناتوان هستند زیرا، بر مبنای روابط ساختاری و مفاهیمی قرار دارند که همتایی در دنیای واقعی ندارند.
مفهوم سود از دیدگاه تفسیری
حسابداران در تعریف سود بر دو مفهوم اقتصادی اتکا می کنند؛ اول، تغییر در میزان رفاه (ثروت) است. دوم حداکثر کردن سود تحت شرایط خاص ساختار بازار، تقاضا برای محصول و اقلام بهای تمام شده ی ورودی. در این جا سود به عنوان معیار کارایی در نظر گرفته می شود. عملیات کارایی یک واحد انتفاعی، بر جریان سود تقسیمی جاری و بر به کارگیری سرمایه برای سرمایه گذاری مجدد با هدف ایجاد جریان سود تقسیمی، اثر می گذارد. بنابراین تمام سهام داران به ویژه سهام داران عادی به کارایی مدیریت توجه ویژه می نمایند.
در هر دو حالت بالا، ارزیابی کارایی مدیریت، مبنای تصمیم گیری ها خواهد شد. در بیانیه ی شماره یک هیات استانداردهای حسابداری مالی، هدف از تعیین کارایی بدین گونه بیان شده است: “گزارشگری مالی باید درباره عملکرد مالی واحد انتفاعی طی یک دوره، اطلاعاتی را ارائه کند”.
مفهوم سود در سطح رفتاری
مفاهیم سود از دیدگاه رفتاری، در ارتباط با موارد زیر مطرح است:
فرآیندهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان، واکنش های قیمت اوراق بهادار (در بازار سرمایه) در مقابل سود گزارش شده، تصمیمات مدیریت در مورد مخارج سرمایه ای و واکنش مدیران و حسابداران نسبت به بازخورد اطلاعات.
در این دیدگاه، از سود به عنوان وسیله ای جهت پیش بینی استفاده می شود. در بیانیه ی شماره یک هیات استانداردهای حسابداری مالی بیان شده است که سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و سایر استفاده کنندگان تمایل دارند که خالص جریان های نقدی دوره های آتی واحد انتفاعی را ارزیابی کنند، اما اغلب آن ها سود را برای ارزیابی قدرت سودآوری واحد انتفاعی، پیش بینی سودهای آتی یا ارزیابی ریسک های مربوط به سرمایه گذاری یا اعطای وام به واحد انتفاعی مورد استفاده قرار می دهند. بنابراین فرض بر این است که بین سود گزارش شده و جریان های نقدی، (شامل پرداخت وجه نقد از بابت سود به مالکان)، ارتباطی وجود دارد .
اطلاعات تعهدی، واکنش و تصمیمگیری سرمایهگذاران
حسابداري تعهدي شامل مبادله بین مربوط بودن و قابلیت اتکاي اطلاعات میباشد. اطلاعات اقلام تعهدي درباره منافع و تعهدات آتی براي استفادهکنندگان صورتهاي مالی مربوط میباشند. در حالیکه ممکن است قابلیت اتکاي کمتري داشته باشند. با این وجود حسابداري تعهدي مستلزم به خطر انداختن قابلیت اتکاي اطلاعات است و سعی در ارائهی اطلاعات مربوط به استفادهکنندگان دارد.
حسابداري تعهدي این اختیارات را فراهم مینماید تا صورتهاي مالی بیان بهتري از عملکرد شرکت را ارائه دهند. با اینحال اقلام تعهدي نیارمند مفروضات و برآوردهاي خاص هستند که مدیران از این اختیارات براي گزارش مالی با نتایجی از پیش تعیین شده که اصطلاحا مدیریت سود نامیده میشود استفاده می نمایند .ادبیات حسابداري شواهدي از نابهنجاري اقلام تعهدي مستند کرده است که بر ارتباط منفی بین جزء تعهدي سود و بازدههاي آتی سهام اشاره دارد .
کیفیت سود
در سالهای اخیر توجه به بحث کیفیت سود به طور قابل ملاحظهای رو به افزایش نهاده است. توجه حرفهی حسابداری بر این محور استوار است که سود خالص گزارش شده، نتایج عملیات واحد تجاری را به طور منصفانه منعکس نماید و در عین حال، سود کاربردهای دیگری نیز دارد؛ مثلا تحلیلگران مالی کیفیت سود را بدین منظور ارزیابی میکنند که سطحی مرتبط از سود گزارش شده را تعیین، و بر مبنای آن سود خالص آینده را پیشبینی، و در نتیجه ارزش سهام شرکت را تعیین کنند .
در مورد کیفیت سود، معمولا معیاری که در پژوهشهای مرتبط در نظر گرفته میشود، میزان اقلام تعهدی است که به عنوان شاخص کیفیت سود، مورد ملاحظه قرار میگیرد. پژوهشها نشان میدهد اجزای نقدی و تعهدی سود، نتایج متفاوتی در مورد پیشبینی سودهای آینده و ارزش بازار سهام دارد
اقلام تعهدی، تفاوت بین سود حسابداری شرکت و جریان نقدی آن را نشان میدهد. حجم زیاد اقلام تعهدی نشان میدهد که میزان سود به طور قابل توجهی از جریان مثبت نقدی بیشتر است. به طور مشخص سود حسابداری با جریان نقدی متفاوت است؛ چرا که در چارچوب حسابداری تعهدی، شناسایی درآمدها و هزینهها با توجه به تحقق و وقوع آنها و نه لزوما بر مبنای ورود و خروج وجه نقد صورت میگیرد که این موضوع به تحقق درآمد و هزینه نیز اشارهای دارد.
تعریف سود اقتصادی چیست؟
تفاوت بین درآمد حاصل از فروش یک محصول و هزینه فرصت ناشی از تولید آن محصول سود اقتصادی نام دارد که میتوان آن را «ارزشافزوده اقتصادی» نیز نامید. بیشتر مردم وقتی از سود حرف میزنند به منظورشان سود حسابداری است؛ بنابراین باید مراقب باشید و سوداقتصادی را با سود حسابداری اشتباه نگیرید.
در محاسبه سود اقتصادی، هزینههای فرصت از درآمد حاصله کسر میشوند. هزینه فرصت به این معنی است که شما با هزینه کردن بخشی از داراییهایی خود برای تولید محصولی خاص، فرصت سرمایه گذاری در پروژهها یا محصولات دیگر را از دست میدهید؛ بنابراین چنانچه سود حاصل از فروش محصول فعلی از هزینه فرصت تولید محصولی دیگر، کمتر باشد، ادامه تولید محصول فعلی باید مورد سؤال و بازبینی مجدد قرار بگیرد. در چنین شرایطی ممکن است شما سود حسابداری قبل توجه اما سود اقتصادی بسیار ناچیز به دست آورده باشید.
عوامل کلیدی برای تخمین سوداقتصادی عبارتند از:
1- محاسبه سود عملیاتی موسسات با استفاده از اطلاعات صورتهای مالی، مطابقت با سودهای حسابداری برای بهتر نشان دادن عملکرد دوره ای موسسه
2- محاسبه هزینه سرمایه
3- مقایسه سود عملیاتی هزینه سرمایه
بهطور مثال، فرض کنیم شما ۱۰۰ میلیون تومان برای راهاندازی یک کسبوکار سرمایه گذاری میکنید و در همان سال شما ۱۲۰ میلیون تومان درآمد کسب میکنید. سود حسابداری ۲۰ میلیون تومان خواهد بود. امّا، اگر همان سال شما در شرکت رقیب بهعنوان مشاور و برنامهریز مشغول به کار میشدید، میتوانستید ۴۵ میلیون تومان درآمد به دست آورید. پس شما یک ضرر اقتصادی ۲۵ میلیون تومانی را تجربه کردهاید.
سود اقتصادی با عنوان ارزش افزوده اقتصادی هم ذکر می شود و در سه حوزه مورد توجه قرار می گیرد:
1. شناخت توانمندیهای اقتصادی بنگاه ها نظیر بهره وری منابع و عوامل تولید
2. شناخت توانمندی ها و کارکردهای منابع انسانی نظیر نیروی کار تولید به منظور سنجش عملکرد
3. تحلیل مالی منطقی و سودمند از وضعیت و عملکرد مالی بنگاه های اقتصادی در مقایسه با سود حسابداری
متاسفانه بیشتر بنگاه های اقتصادی، سود حسابداری بدست آمده را مدنظر قرارداده و بین شرکا و سهامداران تقسیم میکنند در صورتیکه سود اقتصادی باید محاسبه و تقسیم گردد، اگر سود اقتصادی محاسبه و تقسیم نشود در سالهای آتی، بنگاه اقتصادی با کمبود منابع و نقدینگی روبرو شده و نیاز به گرفتن وام نیز شدیدا احساس میشود.تفاوت بین سود عملیاتی و هزینه سرمایه اندازه گیری در سود اقتصادی موسسات یا ارزش افزوده اقتصادی آنها است.
البته انواع دیگری از محاسبه سود اقتصادی وجود دارد.عمده تفاوتي كه بين سود حسابداري و سود اقتصادي ملاحظه مي شود، بحث هزينه فرصت سرمايه سهامداران عادي است كه در شركت سرمايه گذاري كرده اند.
بزرگترين اشتباهي كه ممكن است در تحليل صورت هاي مالي و ارزيابي شركت دچار آن شويم اين است كه سرمايه سهامداران را بدون هزينه و يك منبع تامين مالي رايگان تلقي كنيم.
تعيين ارزش شركت با استفاده از مدل EVA
ارزش فعلي EVA هاي آتي+ كل سرمايه به كار گرفته شده (ارزش روز بدهي ها+ ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام) = ارزش شركت
مدل EVA نشان دهنده باقي مانده سودي است كه بعد از كسر هزينه كل سرمايه به دست آمده است. همچنين يك شاخص بنيادين براي اندازه گيري عملكرد و ارزش واقعي شركت بوده و راه هاي منجر به افزايش يا كاهش ارزش واقعي شركت را نمايان مي سازد. لازم به ذكر است براي محاسبه ارزش ذاتي شركت، بايد EVA هر دوره مالي را براي آن محاسبه كرده و سپس با نرخ ميانگين موزون هزينه سرمايه (WACC) تنزيل نماييم. روش محاسبه EVA هر دوره
EVA=(R-C) CAPITAL
R= RETURN (نرخ بازده سرمايه)
C=COST OF CAPITAL (ميانگين موزون نرخ هزينه سرمايه)
CAPITAL = كل سرمايه به كار رفته در شركت ارزش دفتري بدهي و حقوق صاحبان سهام.
همان طور كه ملاحظه مي شود تفاوت عمده روش EVA با ساير حسابداري در اين است كه اين مدل بر ميزان سود اقتصادي شركت تاكيد داشته و از آنجا كه هزينه تامين مالي شركت را برابر با ميانگين موزون هزينه سرمايه در نظر مي گيرد، بنابراين هزينه سرمايه سهامداران (نرخ بازده مورد انتظار سهامداران عادي) را به عنوان يكي از مهم ترين اجزاي تشكيل دهنده هزينه سرمايه شركت قلمداد مي كند. اندازه گيري EVA بر پايه اطلاعات بازار:
1 - بازده كل صاحبان سهام برابر است با مجموع سود دريافتي از شركت و تغييرات قيمت سهم
2 - نسبت MBR (نسبت به ارزش بازار به ارزش دفتري)، اگر سود دريافتي از شركت برابر ارزش دفتري آنها باشد، MBR يك شركت حاصل تقسيم ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شركت (Market Equity) بر ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام آن است و برابر با ارزش فعلي جريانات نقدي آتي مي باشد كه سهامداران انتظار دريافت آن را دارند.
3 - جريان هاي نقدي آزاد، همان مقدار سود عملياتي پس از كسر ماليات است كه اگر بين سهامداران تقسيم شود تاثيري در قدرت سوددهي آن شركت نخواهد داشت. به عبارت ديگر سود حاصل عملياتي بعد از ماليات پس از كسر سرمايه موردنياز براي رشد است.
4 - سود اقتصادي عبارت است از ميزان درآمد شركت بعد از كسر كليه هزينه هاي عملياتي وهزينه هاي فرصت سرمايه به كار گرفته شده است.
اگر بصورت خلاصه بگوییم :
سود حسابداری بعد از انجام عملیات مورد نظر شرکت بدست می آید که دیگر یقینا در سال مورد نظر آن سود کسب شده اما سود اقتصادی دستخوش نوسانات زیادی میشود مانند سرمایه گذاری در بورس که هر لحظه امکان تغییر در آن وجود دارد و همیشه قطعی نیست.